سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چت روم فارسی.جک.موزیک.علمی .خبر.بازی آنلاین.فال.سرگرمی. مدل لباس
 
قالب وبلاگ
لینک دوستان

هیپنوتیزم و میل جن،

سلام 

امروز میخواهم در مورد  هیپنوتیزم و و روابط  جن- 30 صحبت کنم برای آنکه بتوانم ارتباط این دو موضوع را به خوبی روشن کنم  پسندیده است ابتدا ارتباطات جن- سی را کمی مبسوط بررسی نمایم.

از نظر من شما با هر سن و هر تحصیلات و شخصیتی که باشید فکرمیکنم این مقاله میتواند یکی از بزرگترین درسهای زندگیتان باشد و شاید مفیدترین آنها.  با این حال بر خلاف مقالات قبلی احساس میکنم این مقاله را همه شما به تنهایی میخوانید چون اصولا از صحبت درمورد این رابطه خجالت میکشیم و خجالت طبیعتا اولین احساسی است که  اغلب ما نسبت به این موضوع  از خود بروز میدهیم و البته این نکته خوبی برای شروع مقاله است.

1-          احساس آغازین، خجالت

     ازهمین حسی که دارید شروع کنیم. بیایید ببینیم این حس از کجا ناشی میشود؟؟ از نظر روانشناسی خجالت  احساسی است که ما در هنگام رسوایی نقاط ضعف مان ازخود بروز میدهیم .

ولی آیا واقعا کلمه جنس یک نقطه ضعف شماست؟ تا جایی که به یاد دارم معتادین به مواد مخدر باید از شنیدن به این کلمه خجالت بکشند که در فرهنگ خود جنس به ماده مورد اعتیادشان گفته میشود که البته بیشتر موجب  سرورشان است تا خجالت!  اما ما که معتاد به مواد مخدرنیستیم چرا  خجالت میکشیم؟

     اگر ریشه یابی کنیم متوجه میشویم این احساس را از ابتدای کودکی با خود داشته ایم از کودکی به ما آموخته اند که این احساس را داشته باشیم. به ما گفته اند قسمتی از بدن ما  منطقه ممنوعه و شرم آور است و باید بخاطر آن خجالت بکشیم و ما نیز اینطور کردیم و خجالت کشیده ایم . کمی بزرگتر که شدیم گفتند که در مورد این موضوع با کسی صحبت نکنیم چون یک بچه خوب در این باره صحبت نمیکند وقتی به  بلوغ رسیدیم  گفتند که این میل جن،سی یک میل پست  است و باید شدیدا آنرا کنترل کنیم  و بعد هم تا آخر عمر نباید در موردش با کسی صحبت کنیم چون واقعا از ادب به دور است که یک انسان متشخص در باره این موضوع صحبت کند  چه بسا دربعضی از خانواده ها  حتی همسران  به حرمت هم  در این مورد صحبت نمیکنند. دشمنی انسا ن با این رابطه آنقدر پیش رفته که تمام  الفاض رکیک خودرا از این رابطه میسازد واین قسمتی از فرهنگ است  و تنها هم متعلق به کشور یا منطقه ما نیست یک فرهنگ جهانی است  و جدید هم نیست هزاران سال است که به همین ترتیب تربیت شده ایم و به همین ترتیب هم رشد یافته ایم. خوب انسان با همه پست بینی این رابطه  هرگز راه حلی برای  از بین بردن آن پیدا نکرده و  تمام  مشکلات مربوط به این رابطه نیز  ناشی  از تعارضهایی است که هرکسی در زندگی خود در این رابطه می بیند.  

  وقتی بچه آگاه میشود که پدر و مادر خود به این علت "همسر" خطاب میشوند که با هم چنین رابطه ای دارند  یا وقتی متوجه میشود تولدش در جهان مدیون این ارتباط  بین والدینش بوده چه احساسی میکند؟؟ آیا حق ندارد از پدر و مادر خود متنفرباشد وآنها را ریاکار بداند؟ یا ازتولدش در این زمین متاسف باشد و گاهی آرزو کند که کاش بگونه ای دیگر به دنیا می آمد؟

   وقتی این بچه مودب، کمی بزرگتر میشود و میبیند که تمام اشعار و ادبیات و ترانه ها از همین کشش بین دو جنس مخالف صحبت میکنند  و یا  وقتی در جمع بزرگان می بیند و همه  بحثها حول این محور میگردد و همه آدمهای مودب جهت های  اصلی زندگی خود را از روی همین موضوع هماهنگ میکنند چه احساسی پیدا میکند؟ آیا چیزی جز تزویر و دورنگی از جامعه و فریب خوردگی خودش؟ وقتی  کشش به سمت این ارتباط را گوهر آفرینش و عشق می نامند و خود این ارتباط را  مایه شرم میداند چه حسی پیدا میکند؟

این تعارضها ما را به کجا میبرند؟

وقتی به نوجوانان میگوییم این غریضه پست را باید هچون خوک وحشی سرکوب کند ولی به او راه کنترل را نمی آموزیم چه میشود؟؟؟

غیر از این است که روح آنها را جنگجو بار آورده و آنان  حتی شبها هم از ترس "خشم شبِ دشمن" با لباس رزم می خوابند؟

چرا وقتی نوجوانی به  فضای مجازی اینترنت سرک می کشد خانواده آشنا با اینترنت هر لحظه نگران و چشم انتظارند که فرزند نوجوانشان از این " میدان مین " صحیح و سالم بازگردد؟

چند لحظه به مرد یا زن عقیمی فکر کنید که خانه خود را پر ازعروسک کرده اند و حاضرند نیمی از عمر خود را بدهند تا بچه دارشوند و گاه با همین حسرت از دنیا میروند....

وقتی ما به فرزندان خود مبارزه و سرکوب این میل درونی را سفارش میکنیم چه پاداشی برای آنها در نظر گرفته ایم؟

آیا میدانید  ناتوانی جنسی پاداش نوجوانانی است که توانسته اند به خوبی این نیرو را در خود سرکوب کنند؟؟ آیا شما  به عنوان پدر مادر واقعا آرزو میکنید فرزندتان عقیم یا سرد مزاج شوند؟؟ یا شما هم دراین تعارض گیر افتاده اید؟؟

با اینکه در کشور ما درصد چشمگیری از مردان از این عارضه رنج میبرند و همسرانشان نیز قربانی یک تربیت موثر شده اند اما خوشبختانه درصد بالاتری از نوجوان نمیتوانند  این میل را در خود سکوب کنند اما چه برسر آنها می آید؟ 

  عموم  بچه ها  دوست دارند " بچه خوبی" باشند و در  نوجوانی  قصد دارند زهد و تقوی پیشه کنند ولی راهی پیش روی آنان است که نه خود تجربه ای در این زمینه دارند و نه حق دارند دراین خصوص با کسی صحبت کنند پس باید الهاماتی به ایشان شود تا راه کنترل صحیح را بدانند و یا باید مادام العم از این خطر که همواره در کمین آنهاست فرار کنند اما  آیا میدانید این فرار دام بزرگتری از روبرویی با این معضل پیش پای آنها پهن کرده است؟

 -                      آزادی بی قید وشرط

عده ای ازجامعه شناسان میگویند برای رویارویی با این مشکل باید دیگاه خود را تغییر دهیم تا مانع رشد این مارمولک و تبدیلش به تمساح بزرگ شویم. آنان توصیه میکنند بهتر است از ابتدا با این پدیده به نوع دیگری برخورد کنیم  فرزندانمان را عادت دهیم ازکودکی همدیگر را عریان ببینند و در محیط این چنینی دیگر پسر نوجوان با دیدن تار موی خانم60 ساله حالش منقلب نمیشود او وقتی آزادانه بتواند هر زمان که دلش خواست نزدیکی داشته باشد دیگر فکر و ذهنش مملو از این موضوع نمیشود و میتواند از قوه  خلاقه خود به نحو احسن استفاده کند و دچار جنگ های درونی نمیشود.

خوب خوشبختانه می بینید که غربیها از زمان  "فروید "هیپنوتیزور بزرگ و روانشناسی که "تئوری جن0سیت" را در روانشناسی مطرح کرده این تحول فکری  را در جوامع خود بوجود آورده اند  و این ایده ها را به خوبی به اجراء در آورده اند و تا حد زیادی آزادی را به اجراء گذاشته اند و تقریبا نیمی از افراد جامعه هم بر خلاف سنتهای کهنشان  حاضرشده اند چنین رفتار کنند.  در این جوامع می بینیم روی هر مجله  عکس یک زن برهنه است و نقطه عطف هر فیلم با هر موضوعی یک رابطه این چنینی در خود دارد و جامعه اشباع شده از پرداختن به این رابطه .

اما با این  اوصاف دیگر دلیلی برای  عقده ای شدن وجود ندارد و "مارموکِ منظور" رشد جهشی نخواهد کرد. عموما جوانان غربی دائم در حال فرار از این کشش درونی نیستند و فکر و ذهن بازتری دارند و ازدواجها هم نه برای ارضای  این میل که معمولا با عشق انجام میشود زنان هم دچار افسردگی مزمن نیستند و مردان هم به حرمسرا فکرنمیکنند .

          این حرف عالمانه است اما آیا این جوامع مترقی مشکل خود را با این نیاز اولیه برطرف کرده اند؟

متاسفانه باید بگویم خیر .هنوز هم در این جوامع شاهدیم :

در هندوستان روسپی ها سندیکا دایر میکنند!!!

در دانمارک همجنس بازی قانونی میشود!!!

در ایتالیا سایتهای کودک آزاری پررونقند!!!

در امریکا فیلمهای پورنو پرفروشند!!!

مردم سوئد و سویس به س.کس گروهی علاقه وافری دارند!!!

و بیش از 95 درصد زنان چینی و روسی به همسرانشان خیانت میکنند!!!

و حتی گهگاه اخبار تکان دهنده ای دراین خصوص مانند تجاوز پدر بلژیکی به دخترش هستیم!!!

آیا میدانید معنی این اخبار چیست؟

روسپیگری أ¢â‚¬" همجنس بازی- و کودک آزاری- فروش فیلمهای پورنو و بقیه موارد ذکر شده تماما نشان میدهد     هنوز هم در این جوامع بسیاری از روشهای غلط ارضاء میل جن+سی استفاده میکنند.

به عبارت  ساده تر میتوان گفت:

سرآغاز مشکل آنجاست که این رابطه را ارضای یک نیاز جسمی - سطحی و غیر معنوی  میدانیم

در حالیکه باید آنرا عمیقتر نگاه کنیم.

 

 

-                      انتشار عشق

میخواهم اصول اولیه ای را برای تکمیل چرخه عشق ومعاشقه  برایتان بگویم اما ابتدا این پاراگراف را با دقت بخوانید

  << توجه مان را به  حسی درونی معطوف میکنیم روی این احساس تمرکز میکنیم تا در ما تقویت شود بعد در ادامه این روند، آنچنان در آن احساس غرق میشویم که از محیط پیرامون خود جدا شده و تمام فکر و ذهن ما خواستن میشود .... بعد به جایی میرسیم که باید انرژی متمرکز شده درون خود را رها کنیم وقتی انرژی خود را به درستی رها میکنیم.... لحظاتی از بُعد زمان و مکان خارج میشویم نه خودمان راحس میکنیم و نه گذر زمان را ... به آرامشی عمیق میرسیم و رها و وانهاده هستیم معمولا حس میکنیم بهترین زمان برای خوابیدن است و معمولا این زمان  میخوابیم >>

در پاراگراف بالا به نظر شما مکانیزم چه عملی را شرح داده ام؟؟؟؟حتما گمان میکنید درمورد  حوه اجرای این رابطه حرف میزنیم البته  فقط درمورد یک حس خاص که همان ارضای نیروی جن=سی باشد حق با شماست اما در حال کلی ( نه یک حس خاص) این مکانیسم  هیپنوتیزم بود. لطفا یک بار دیگر  مکانیزم هیپنوتیزم را مطالعه کنید شاید  تعجب کنید که این دو عمل کاملا متفاوت  مکانیزمی شبیه به هم دارند اما میخواهم بدانید این رابطه درواقع یک حالت هیپنوتیزم است حالتی که انسان ها بدون هیچگونه آموزشی مبادرت به انجام آن میکنند در واقع  شبیه همین کار را ما برای رسیدن به اهداف و آرزوهای مختلف خود در زندگی با حواس گوناگون با هیپنوتیزم انجام میدهیم.

حال که متوجه ارتباط هیپنوتیزم و این رابطه شدید میخواهم به شما به عنوان یک مدرس هیپنوتیزم بگویم چگونه میتوانید هیپنوتیزمتان را عمیقتر کنید و علاوه بر لذت عمیق  بتوانید از آن برای رسیدن به اهداف والاتری نیز کمک بگیرید (التبه اگر در دوره آموزش خودهیپنوتیزم شرکت کنید نکات بیشتری می آموزید اما فعلا ذکر چند نکته خالی از لطف نیست)

چون جالب است بدانید در این رابطه نیز همچون هیپنوتیزم میتوان با کیهان تله پاتی کرد و افکار را منتشرنمود!! شاید برایتان عجیب باشد اما اگر از نحوه اجرای عمل آگاهی بیابید حتما تاثیر به سزایی در روند زندگی شما میگذارد تا  حداقل ازاین به بعد افکار مثبت خود را منتشر کنید نه افکار منفی خودرا.

در هیپنوتیزم وقتی به مرحله ای میرسیم که روح از بدنمان خارج میشود و حس میکنیم که دیگر در قید و بند زمان و مکان نیستیم و بدن خود را احساس نمیکنیم درواقع امواج فکری خود را در جهان منتشر میکنیم گویی خواسته های خود را چون نامه ای به دست سرنوشت میدهیم که او برای ما آنرا اجرا کند و در این رابطه نیز اگر با روشی صحیح به  انزال برسیم دقیقا این حالت رخ میدهد که دقایقی حس میکنیم از زمان و بدن خود وارهیده ایم.

چه درهیپنوتیزم و چه در این رابطه  رسیدن به اوج لذت با  ترشح اندروفین در مغز همراه است. ماده ای مانند مرفین  که در مغز ترشح مشود و آرامش عمیقی به ما میدهد و موجب میشود که  زمانی هر چند کوتاه در اوج لذت باشیم و از بعد  زمان وقید جسم رهایی یابیم و گویی افکار ما می ایستند و این لحظه همان لحظه انتشار احساسات ماست. درحالت هیپنوتیزم ما خواسته های خود را به کیهان دراین  لحظه سفارش میدهیم ( و اصطلاحا "تله پاتی" میکنیم ) ولی عموم مردم در این رابطه نمیدانند چه اتفاق مهمی را ناخواسته انجام میدهند آیا میدانید در این ارتباط نیز شما به جهان احساسی را سفارش میدهید تا ان احساس را در زندگی شما جاری کند؟؟؟

حتما میخواهید بدانید چه حسی را به کیهان سفارش میدهید ؟؟  پاسخ ساده است  همان حسی را که قبل از شروع رابطه داشته اید

حالا بیایید رفتار خود را بررسی کنید آیا  شما هم گاهی برای خلاصی از افکارمنفی به رختخواب رفته اید؟

آیا افرادی را یده اید که ازعصبانیت سر دیگران فریاد میزنند یا با مشت روی میز میکویند یا چیزی را میشکنند؟

آیا در این موارد چیزی جز خسارت و خشم فروخورده که فقط موجب بیماری و سکته میشود چیزی بدست می آورند؟

پس مطمئن باشید اگر با همین احساس هم به این ارتباط دست بزنند همین نتیجه را میگیرند این همان روحیه تجاوز است نه معاشقه چون دراین حالت در زندگی خود  یک موج منفی قدرتمند را منتشرمیکنند موجی که مانند آرزو به سمت آنان باز میگردد

در حالیکه کسی که با شادی و شوق به  آغوش همسرش میرود شادی و شوق را در جهان روحانی خود منتشرمی کند.

و اگر فرزندی را در این زمان از خدا طلب کرده باشد فرزندی شاد و خوشحال به جهان دعوت خواهد شد و آیا میدانید افرادی که  درزندگی خود را خوشبخت میدانند همان نوزادانی هستند که با روحیه شادو  خوشنود چشم به جهان میگشایند؟

  حال که به ارزش این رابطه  پی بردید و آموختید چگونه بدون یاد گیری تله پاتی میتوانید در زندگی مشترکتان آنرا اجرا نمائید به عنوان یک مدرس هیپنوتیزم نکاتی را برای تعمیق این ارتباط و اجرای بهتر آن به شما میگویم تا بتوانید توسط این ارتباط زندگی خود را متحول کنید.

1-    بجای آنکه این رابطه را یک رابطه پست بنامیم بیایید از این پس به این رابطه به دید یک رابطه مقدس نگاه کنیم  وگرنه ذهن ما اجازه نمیدهد از آن برای رسیدن به اهداف مقدس (مانند تولد یک فرزند نیک) استفاده شود.. همانطور که بزرگان دین سفارش کرده اند با نیت قربت الی الله با همسر خود بیامیزید تا به احدیت نزدیکترشوید.

2-    هاله  سفیدی که دو انسان عاشق را در هنگام معاشقه در بر میگیرد به این علت است که دراین رابطه هر نفر یک بال برای پرواز روح دارد  پرواز زمانی اتفاق می افتد که همسر خود را همانند یک قدیسه ببینید و  همواره به او احترام بگذارید چون احترام عشق را ایجاد میکند.

3-    اگر در نهایت آرامش و شادابی به بستر بروید آرامش و شادابی را به زندگی خود فراخوانده اید و اگر با خستگی و ناراحتی  پا پیش بگذارید منتظر وفور خستگی وکسالت در سراسر زندگی خود باید باشید.

4-    برای اینکه تمام قوای طرفین بکار بگرفته شود به تمام وجود همسرتان عشق بوزید قبل ازشروع این رابطه باید  ذهن و فکر خود و همسرتان از هر دقدقه ای  تهی گردد و به هرطریق ممکن شادی و شعف را در یکدیگر ایجاد نمائید.

5-    نیروی روحی انسان در تمام سطح بدن گسترده شده و آرامش و شادی نیز باید در تمام سطح بدن گسترده شود  پس دراین رابطه نیز به تک تک نقاط بدن هم توجه کنید (نه فقط محدوده ای خاص ) تا لذت فراوانی تولید نموده و موج قویتری را در جهان منتشر سازید.

6-    روح انسان آرام- آرام تغییر میکند پس برای اینکه روحتان همچون جسمتان راضی شود و فردا تشنه نگاه به نامحرم نشوید باید توجهتان را لحظه به لحظه افزایش دهید نه بطور ناگهانی.

7-    باید بدانید که معاشقه با خودارضایی یک تفاوت اساسی دارند. روح عمل خود ارضایی خودخواهی است در حالیکه عشق پاسخی است به حس دگر خواهی انسان . یعنی اینکه شما و همسرتان باید همدیگر را هیپنوتیزه کنید و به ارضای کامل برسانید نه اینکه هر یک در تلاش باشید که خود را به لذت برسانید. و این خلاف مردانگی ایست که  فقط به رضایت خود بیندیشیم و همسر خود را ناراضی نگه داریم.

چه بسیار مردان معتقد و مومنی که درتمام عمر خود ریالی از حق دیگران پایمال نکرده اند اما این حق مسلم همسر خود را نادیده انگاشته اند و نسبت به آن نا آگاهند.

 

   رعایت نکات بالا موجب میشود عشق سراسر زندگی شما را درخود بپوشاند و مومن میشوید به اینکه لذت همخوابی با معشوق دهها برابر لذت همخوابی با زیباترین زنان جهان است. دیگر تمهیدات لازم را با توجه به روحیه طرفین رابطه حتما خودتان کشف کنید  و عشق را درجهان منتشرکنید.

دراین صورت چرخه عشق و معاشقه همواره در جریان خواهد بود و لذت زندگی شما ابدی خواهد شد.

حال که  آموختیم چگونه به جای بالا رفتن از تپه ها به قله کوهها دست بیابیم  بد نیست به پرواز هم اشاره کنیم

 

 


[ دوشنبه 88/10/14 ] [ 1:21 عصر ] [ حسین یوسفی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

سرگرمی.جوک.موزیک.عکس.کلیپ.مقاله.علمی
موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 635
بازدید دیروز: 81
کل بازدیدها: 739408
فروشگاه تی شرت محرم